ماجرای «گیلدخت» از سریال کرهای کپی شده/ پایان قصه لو رفت؟
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۰۸۷۰۹
سریال «گیلدخت» داستان تکراری عشق پسر رعیت به دختر خان در گیل دخت که بارها چنین داستانهایی را در سریالهای مختلف دیدهایم.
به گزارش خبرآنلاین، نقد سریال گیلدخت داستان تکراری عشق پسر رعیت به دختر خان در گیل دخت که بارها چنین داستانهایی را در سریالهای مختلف دیده ایم محمود پاکنیت در این سریال مثل همیشه نقش خان را بر عهده دارد او پدر دختری به نام گلنار است که پسر جوانی به نام اسماعیل عاشق اش میشود، اما خان با ازدواج دخترش با پسر رعیت مخالف است داستانی که بارها در فیلمها و سریالهای مختلف دیده ایم و در پایان عاشق و معشوق به یکدیگر میرسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شمانیوز در گزارشی نوشته که به طور کلی «گیلدخت» در یک تقلید خیلی ظاهری و سطحی از درامهای تاریخی کرهای، سعی کرده با بردن ما به درون مطبخ خان و نشان دادن غذاهای خوش آب و رنگ و فرایند تهیۀ آنها، حال و هوایی مفرح نیز ایجاد کند، اما ماجراهای مطبخ فعلا نه ارتباط قابل درکی با ماجرای اصلی دارند و نه به خودی خودشان نکتۀ قابل توجه و جالبی ارائه میکنند.
هر چند این توضیح بخشی از داستان سریال گیل دخت است و شاخههای دیگری به داستان این سریال اضافه میشود، اما شاخه اصلی داستان عشق و عاشقی پسر و دختری است که با ازدواج آنها مخالفت شده است.
داستان در دوران قاجار رخ میدهد و تقریبا میتوان پایان سریال را حدس زد و بیشتر جنبه سرگرم کننده برای مخاطبان تلویزیونی را دارد.
آخر داستان را میتوان حدس زدبه عبارت دیگر بخواهیم سریال گیل دخت را برای کسی که آن را ندیده توضیح بدهیم کافیست در چند جمله داستان را تعریف کرد اینکه پسری رعیت عاشق و دلباخته دختر خان میشود، ولی خان با ازدواج انها مخالفت میکند و این دختر و پسر سختیها و شکنجههایی برای رسیدن به یکدیگر تحمل میکنند.
تقلید ظاهری و سطحیحتی در تریلر سریال هم که از یکی دو هفتۀ قبل پخش میشد، چیزی جز گرفتاری و هجران و مصیبت دیده نمیشد؛ دو قسمت اول هم همین برداشت را تایید میکنند. خلاصه اینکه اگر کسی علاقمند به تماشای ماجرای طولانی رنجهای یک دختر معصوم باشد، حتما از دنبال کردن این سریال لذت خواهد برد!
اما اگر به دنبال سریالی باشیم که حالمان را خوب کند و ما را مجذوب چالشها و چرخشهای داستانی خودش کند، فکر نمیکنم با وجود اینهمه سریالهای غربی و شرقی درجهیک که به راحتی در دسترس هستند، دلیلی برای تماشای «گیلدخت» داشته باشیم.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سریال گیلدخت سریال ایرانی گیل دخت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۰۸۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیمینی که دانشور بود
سیمینِ دانشور و جلال آلِ احمد زوجی بینظیر بودند و به هم میبرازیدند! سیمین نویسندهٔ جریانسازی نبود اما آثارش صاحبسبک و منحصربهفرد است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زندهیاد سیمین دانشور را میتوان پرچمدار داستاننویسی مدرن زنان معرفی کرد. هرچند نام دانشور در کنار جلال همواره و همیشه به یاد میآید، اما او هیچگاه زیر سایه نام زندهیاد آل احمد قرار نگرفت. او به زنان ایران جرأت نوشتن داد؛ امری که بیشتر در گذشته در انحصار مردان بود و کمکم در دهههای گذشته شاهد تغییر بوده است.
هشتم اردیبهشتماه سالروز زنی است که دنیای داستاننویسی زنان ایران را وارد مرحله جدیدی کرد؛ مرحلهای که پس از او نامهایی در یادها مانده و میماند که ادبیات معاصر بخشی بزرگی از هویت خود را مرهون قلم آنهاست؛ از فریبا وفی و زویا پیرزاد گرفته تا شهرنوش پارسیپور و دیگران. سالروز میلاد او بهانهای شده است تا برخی از اهالی فکر و فرهنگ یادی کنند از خالق «سووشون». احمدرضا بهرامپور، پژوهشگر و منتقد ادبی، در بخشهایی از یادداشتی که به همین مناسبت نوشته، آورده است:
سیمینِ دانشور و جلالِ آلِاحمد نیز زوجی بینظیر بودند و به هم میبرازیدند! آلاحمد متفکّر و نویسندهٔ همه فن حریفی بود. او چهرهٔ جریانسازی بود و دریچهای که بهخصوص از منظرِ گفتمانِ فرهنگی به روی داستاننویسان گشود با همهٔ اماواگرهایش همچنان پیروانی دارد. مؤلفههای نثر پرتکاپوی او که مهمترین دستاوردِ نویسندگیاش بود، در نویسندگان پس از او تکثیر شدهاست. دانشور زمانی با آلاحمد آشنا شد که هرکدامشان تجربههایی را در عالم نویسندگی از سرگذرانده بودند. او نیز مانندِ جلال، هم در محافلِ روشنفکری (بهویژه «کانون نویسندگانِ ایران») فعّال بود و هم آثاری در زمینههای داستاننویسی، ترجمه و زیباشناسی در کارنامهاش دارد.
زنی با عطری از گلهای نارنجدر بخش دیگری از این یادداشت آمده است: سیمین نویسندهٔ جریانسازی نبود اما آثارش صاحبسبک و منحصربهفرد است. این دو، بهرغمِ آنکه در پارهای مسائل و مباحث چندان همرأی نبودند، اما «کُفوِ» هم بودند و بهرغم اتفاقهایی که ممکن بود به جداییشان بینجامد، عمری در کنارِ هم عاشقانه زیستند.
نامههایی که جلال و سیمین به هم نوشتند در چند جلد منتشر شده و حاکی از این دلدادگیها است. سیمین نه دنبالهروِ جلال و جار و جنجالهایش بود و نه در برابرِ او قرار میگرفت؛ او همواره درکنارِ جلال میایستاد، البته با حفظِ حریمِ شخصی و مراقبت از استقلالِ فکری و ادبیِ خویش. و جلال حضورِ مستقیم و غیرِ مستقیم و نمادین در آثارِ او نیز دارد. یوسفِ مبارزِ سووشون و سرِ پرشوری که دارد، غربستیزیهای جلال را بهیادمیآورَد. در جزیرهٔ سرگردانی نیز شخصیتِ واقعی و تاریخیِ آلِاحمد در بخشهایی از داستان حضور دارد.
همچنین قرار است به مناسبت سالگرد تولد زندهیاد دانشور و سالگرد ازدواج سیمین و جلال مراسمی فردا، 9 اردیبهشتماه ساعت 14:30 در خانه-موزه جلال آل احمد واقع در تجریش، دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه سیمین دانشور، کوچه پسندیده، بنبست ارض، پلاک 1 برگزار شود.
انتهای پیام/